بوته یا گیاه را کوکنار می گویند کوکنار شبیه شقایق است و گل آن تبدیل به قپه اناری شکل می شودو شیره ای از قپه بدست می آید که ابتدا سفید و بعد به شکل حنایی و سپس به رنگ قهوه ای سیاه در می آید. قپه بعد از خشک شدن حاوی دانه های خشخاش است که بسیار مغذی است و خوش مزه است. تریاک مادهای خمیر گونه است که از تخمدان گل گیاه کوکنار /خشخاش/ به دست میآید و معمولاً به صورت تکهها یا گرد قهوهای تیره عرضه میشود و معمولاً تدخین یا خورده میشود. کوکنار یا گوگ نار گیاهی است که در تمام مناطقی که گندم می تواند بروید به عمل می آید. در دوره قاجار کشت گوگنار در ایران رایج بود. در ایران از آنجا که افیون مخدر بود ، در هنگام جراحی (مثلا کشیدن تیر از بدن) آن را به بیمار میخوراندند تا درد را احساس نکند. می دهند افیون به مرد زخمند**** تا که پیکان از تنش بیرون کنند (دفتر دوم مثنوی، ۱۴۲) یا گاهی افیون را در می می ریختند که در این صورت خاصیت مستی بخشی به نهایت درجه می رسید . عیاران به این معجون بیهوشانه می گفتند و آن را به دشمنان خود می خوراندند. جرعه یی خوردیم و کار از دست رفت **تا چه بیهوشانه در می کرده اند (سعدی، ۵۷۸)
اجزای گیاه کوکنار عبارت است از یک خشخاش یا بذر که با زیر خاک گذاشتن آن بوته ای سبز می شود که به آن کوکنار می گویند این گیاه وقتی به رشد می رسد شبیه شقایق است وقتی گل آن کامل شد پرهای گل می ریزد و قپه درون آن بزرگ تر می شود و در صورت خراش خوردن شیره ای مانند خامه از آن بیرون می آید که با ترکیب هوا به قهوه ای تبدیل می شود که به آن تریا می گویند. شیرهای که از کاسبرگ گل خشخاش بیرون میآید پس از خشک شدن به تریاک تبدیل میشود.
بیش از ده درصد تریاک را مرفین، نوعی آلکالوئید تشکیل میدهد. مرفین از طریق فرایندهای شیمیایی به هروئین تبدیل میشود و تریاک بیشتر برای تولید هروئین کشت میشود. در تریاک آلکالوئیدهای دیگری نیز وجود دارد، از جمله؛ کدئین، پاپاورین و نوسکاپین و تبائین.
خشخاش
کپه یا قپه گل کوکنار پس از مدتی خشک می شود و دیگر تریاک ندارد اما در این مرحله قپه را می شکنند و از درون آن دانه های آن را که خشخاش نام دارد خارج می کنند خشخاش مصرف دارویی و غذایی دارد در قدیم مردم آنرا در هاوون می کوبیدند و از آن غذاهای بسیار خوشمزه درست می کردند از جمله غذای کشک خشخاش و کل جوش و همچنین بر روی خمیر نان می ریختند. خشخاش آرام بخش و مسکن است.
از قسمتهای دیگر گیاه خشخاش و گیاهان همخانواده آن مواد دیگری با خصوصیات مشابه و ضعیفتر از تریاک بهدست میآیند.
کشت کوکنار/ خشخاش بهمنظور استفاده غذایی از دانههای آن، و کاربرد تریاک برای تخفیف درد و بیحس کننده و همچنین در مراسم مذهبی حداقل از عصر برنز به این سو ادامه داشتهاست. سومریان، آشوریها، مصریها، اهالی جزیره کرت، مینوسیان، یونانیان، رومیها، ایرانیان و اعراب هر یک در معرفی این گیاه نقشی داشتهاند.
تریاک بیش از همه بهدلیل خصوصیات ضد درد و بیحس کننده آن که موجب میشد تا اعمال جراحی ممکن شود، مورد توجه پزشکان و جراحان بود. مصرف تریاک به شکل سنتی آن تا هنگام جنگ داخلی آمریکا ادامه یافت. از آن پس با استخراج مرفین و قابلیت تزریق آن این دارو به مهمترین داروی ضد درد برای مجروحان جنگی تبدیل شد. مرفین هنوز هم پرمصرفترین دارو برای مجروحان جنگی و مصدومان سوانح است.
تریاک واژه فارسی است که با ریخت تریاق عربی شده است. معادل OPIUM است که در فارسی و عربی آنرا افیون تلفظ می کنند.این واژه در زبان فارسی معنای پادزهر را میرساند. و به گونه theriac وارد زبانهای اروپایی نیز شده است. تریاک از تر+یاک تشکیل شده معنی “تر”(آبدار) مشخص است اما در معنی یاک اختلاف است عده ای بر این باورند که” یاک” همان قپه است. و نظر دیگر اینکه یاک شامل همه گیاهانی است که گرده افشانی می کنند.
تریاک از ترکیبات مختلفی به نام اپیویید طبیعی تشکیل میشود که عملکرد همگی آنها در بدن همانند کار انتقالدهندههای عصبی ضد درد (اندورفینها) است که از طریق تأثیر بر سلسله اعصاب مرکزی موجب تخفیف احساس درد در بدن میشوند، برای سایر استفادههای پزشکی تریاک و مشتقات ان میتوان از کنترل کردن سرفه، اسهال و نشانههای سرماخوردگی و درمان افسردگی نام برد. سرخوشی و نشئگی که توسط این مواد ایجاد میشود همواره موجب سوء مصرف این دارو از زمان پی بردن بشر به اثرات شگفت این ماده بوده است.در پزشکی ایرانی از زمانهای قدیم تریاک به عنوان دارو حضور داشته رازی و ابن سینا و دیگران آن را برای درمان توصیه کرده اند.
گیاه خشخاش یا کوکنار بومی ایران است و در ایران از هزاره های قبل از میلاد شناخته شده بوده است و در کتابهای دارویی ایران جزو داروهای مهم و اساسی در درمان همه دردها است.
کشت خشخاش از ۳۴۰۰ سال پیش از میلاد در جنوب میانرودان گزارش شده . سومریها آن را گیاه لذت مینامیدند، هنر کشت خشخاش بعدها به آشوریان و سپس به بابلیها منتقل شد و از آن جا به مصر راه یافت. در سدهٔ ۱۳ پیش از میلاد دوران طلایی تریاک با کشت گسترده آن در تبس پایتخت مصر آغاز شد، بازرگانان تریاک را از مصر به کارتاژ، یونان واروپا میبردند. پس از آن کشت خشخاش در قبرس پیشرفت قابل ملاحظهای داشت و تریاک که یکی از مهمترین داروهای یونان در آن هنگام شمرده میشد از طریق حمله اسکندر به ایران و هند راه یافت. تریاک در قرن چهارم میلادی به چین هم رسید، اما فقط پس از پایان سدههای میانه و آغاز سفرهای دریایی دولتهای اروپایی بود که آنان تجارت پرسود تریاک را دریافتند.
در دوره استعمار در قرن هیجدهم تریاک ایران از طریق خلیج فارس به هند و چین صادر میشد تجارت آن در انحصار و اختیار کمپانی هند شرقی بود.
مصرف تفریحی تریاک به طور گسترده از سده ۱۵ میلادی در چین آغاز شد. در ابتدا به دلیل کمیابی و گرانی بهندرت اتفاق میافتاد. اما از قرن هفده به بعد تجارت تریاک شکل منظمی پیدا کرد و با گسترش مصرف آن ویژگی اعتیادآوریش مشخص شد. در ۱۷۲۹ مصرف تریاک در چین ممنوع شد. موازنه منفی تجاری انگلیس در مقابل چین موجب شد که انگلیسیها برای افزایش صادرات خود و بهبود ذخایر ارزیشان، چینیها را به مصرف تریاک که در هند کاشته میشد تشویق کنند.
مخالفت امپراتور چین با بارگیری محمولههای تریاک در بنادر این کشور به دو جنگ تریاک در ۱۸۴۰ و ۱۸۵۸ میان بریتانیا و چین منجر شد. چین در هر دو جنگ شکست خورد و انگلیسیها تجارت تریاک را در سراسر چین بهدست آورند. رفتهرفته با افزایش مصرف، تولید تریاک در داخل چین نیز آغاز شد تا جائی که در سال ۱۹۰۵ بیش از یکچهارم مردان چینی به تریاک اعتیاد داشتند.
در سایر نقاط دنیا تا قبل از اواخر قرن نوزدهم مصرف تفریحی یا اعتیادآور تریاک بسیار بهندرت اتفاق میافتاد.
بوته یا گیاه را کوکنار می گویند کوکنار شبیه شقایق است و گل آن تبدیل به قپه اناری شکل می شودو شیره ای از قپه بدست می آید که ابتدا سفید و بعد به شکل حنایی و سپس به رنگ قهوه ای سیاه در می آید. قپه بعد از خشک شدن حاوی دانه های خشخاش است که بسیار مغذی است و خوش مزه است. تریاک مادهای خامه مانند است که از تخمدان یا قپه گل گیاه کوکنار به دست میآید و معمولاً به صورت تکهها یا گرد قهوهای تیره عرضه میشود و معمولاً تدخین یا خورده میشود. کوکنار یا گوگ نار گیاهی است که در تمام مناطقی که گندم می تواند بروید به عمل می آید. در دوره قاجار کشت گوگنار در ایران رایج بود. در ایران از آنجا که افیون مخدر بود ، در هنگام جراحی (مثلا کشیدن تیر از بدن) آن را به بیمار میخوراندند تا درد را احساس نکند. می دهند افیون به مرد زخمند**** تا که پیکان از تنش بیرون کنند (دفتر دوم مثنوی، ۱۴۲) یا گاهی افیون را در می می ریختند که در این صورت خاصیت مستی بخشی به نهایت درجه می رسید . عیاران به این معجون بیهوشانه می گفتند و آن را به دشمنان خود می خوراندند. جرعه یی خوردیم و کار از دست رفت **** تا چه بیهوشانه در می کرده اند (سعدی، ۵۷۸)
آخرین دیدگاهها